۱۳۸۷ بهمن ۱۱, جمعه

خذفیات قسمت دوازده افسانه جومونگ

. ۱۳۸۷ بهمن ۱۱, جمعه

چند سکانس در ملاقات یوهوا و هموسو و ابراز احساسات که یوهوا میگه حتی اگه روحت هم باشه من راضیم که الان بغلم کرده باشه اما هئ موسو چشمی برای اشک ریختن نداره و فقط حالت گریه میگیره

کلیپ مربوطه

و در حین صحبتهای تکمیلی همین منول پیش میره

همون شب که یوهوا میره پیش گوموا قبلش اون داره مشروب میره بالا

و در ادامه اشک یوهوا را پاک میکنه

فلاش بکهایی که در هنگام مرگ ، هئ موسو یادش میاد

چند سکانس از یوهوا در هنگام وداع با هئ موسو که آهنگ این قسمتها هم عوش شد

چند سکانس در اول ملاقات وزیر بو با یومی یول

و چند سکانس مشابه از این زاویه در هنگام اوسط جلسه

این سکانس در ابراز همدردی گوموا با یوهوا

در اینجا که سوسونو پولو میده به ماری که برسونه به جوموگ میگه این پول برای مشروب جومونگه

اما پرش این قسمت

بعد از مرگ هئ موسو جومونگ وقتشو به یللی تللی توی قهوه خونه میگذرونه و به دخترهای اونجا میگه من شازده بویوام اونها هم فکر میکنند که مسته کم نمیارند و پابه پاش میرند و میگند خوب ما هم شازده خانومهای بویو هستیم که شاه ما رو مخفی کرده بود که جومونگ هم خوشش میاد و میگه چرت نگین چون اگه شاه شما رو هر سوراخ سمبه ای قایم کننه خان دادشهام پیداتون میکنند و سرتونو زیر آب میکند که اونها هم میگند افتخار که همچین کسانی ما رو بکشند

کلیپ مربوطه

ماری و موسونگ هم میادند اونجا موسونگ هم که خودش این کاره است به ماری میگه این دیگه رو منو سفید کرده باید فکری براش بکنیم که ماری میگه بزار چند روز بگزره ببینیم چی میشه و پول میده به موسونگ و میگه مراقبش باشه

موسونگ هم زود پولها را میزنه توی قمار تا سرمایه گذاریشون کنه و زیاد بشن

جومونگ شبو با یه مات مازل خوابیده که خواب هئ موسو را میبینه و اعصابش خورد میشه و گریه میکنه که اون دختر هم میاد از دلش در بیاره جومونگ هم پرتش میکنه که اون هم فهر میکنه و میره

بعدش هم تنگ مشروب رو هورت هورت میره بالا و کولی بازی در میاره که بعد بویونگ میاد اونجا

جومونگ میره پایین و پیش موسونگ و میگه من هم میخوام قمار بازی کنم که موسونگ میگه تا الان که مشروب میخوری و با دخترها خوش بودی الان هم که میخوای بیاایی توی کار قمار نیا خوب نیست که جومونگ میگه تو که مثلاْ بلدی همه اش میبازی من بلد نیستم ولی شانس دارم بزار امتحان کنم

جومونگ هم افتاده روی دور و همه پولها را کاسب میشه که موسونگ میگه فکر کردم فقط توی دختر بازی واین چیزها معارت داری توی قمار هم انگار سر رشته داری که سونگ جو میاد وانجا

اومدن هانگ به قهوه خونه و دیدن جومونگ

بعد از رفتن جومونگ از پیش سونگ جو دوباره بر میگرده سر میز بازی و به موسونگ میگه اون یارو ول کن

سونگ جو هم میره پیش گوموا و میگه جومونگ زده بی خیالی و همه افتاده توی قهوه خونه نها مشروب می خوره و با دخترها میگرده

شب موقع خونه رفتن موسونگ و جومونگ هر دو تا مستند که موسونگ میگه ایول کاش زودتر میومدی توی کار قمار با شانسی که تو داری حتماْ به جایی میرسی که جومونگ میگه ول کن بابا مگه من خوش شانسم من از همه بد شانسترم

0 نظرات:

ارسال یک نظر