۱۳۸۷ بهمن ۱۱, جمعه

خذفیات قسمت پانزده افسانه جومونگ

. ۱۳۸۷ بهمن ۱۱, جمعه

حذف صحبتهای وزیر و گوموا که درباره یومی یول حرف می زدن که وزیر به گوموا میگه باید اینو یادت باشه که یومی یول بزرگترین پیشگوی آسمان و زمینه و گوموا هم میگه دیگه نمی خوام اجازم دست یه پیشگو باشه

جومونگ و بویونگ

یونگ پو به ملاقات دوچی میره و دوچی هم برحسب مهمان نوازی علاوه بر نوشابه زمزم یک عدد خانم برای ایشون در نظر میگیره که تنها نباشن از قضا طرف انقد بی ریخت بوده که یونگ پو ناراحت میشه و میگه این چه رسم مهمان نوازیه بگو بویونگ بیاد بعد دوچی به بویونگ میگه زود باش از آقا پذیرائی کن که بویونگم یکم از نوشابه زمزم به یونگ پو تعارف می کنه که نمی دونم نوشابه های کره چرا مست کنندس ؟ همین که می خواد بویونگ رو بغل کنه بویونگ یونگ پو رو پرت می کنه اونطرف و یونگ پو هم عصبانی میشه و یه کشیده نثارش می کنه و بهش میگه دوست داشتی جای من جومونگ اینجا بود ؟
بلند میشه که با شمشیر قیمه قیمش کنه که دوچی با یک عدد پس گردنی بویونگو هدایت می کنه به بیرون و به خیر خوشی میگذره

بازم یومی یول

در آخرم مشکل جنسیت سایونگ که از دید شما پنهون موندش هیوپ به سایونگ میگه واسه چی ذل زدی به من که سایونگ میگه من برای یکی کار می کردم که شبیه تو بود هیوپ میگه تو مردی یا زن ؟
که سایونگم میگه من هم مردم هم زن اینجوری به دنیا اومدم و مردم با من مثل هیولا رفتار می کنن و تو(هیوپ) طوری نگام می کنی که انگار من یه زنم

0 نظرات:

ارسال یک نظر